بانو سوسونو فرزند رئیس یون تابال، رئیس قبیله گیرو و در عین حال ملت «جولبون» بود، او پس از اتحاد جولبون و تأسیس گوگوریو، و گم شدن یی سویا همسر اول «امپراتور دانگمیونگ»، به عنوان همسر وی و امپراتوریس «گوگوریو» برگزیده شد. او صاحب دو پسر بود که بنا به فرضیه ای پسران دانگمیونگ و بنا بر نظری دیگر پسران اوته یکی از مدیران قبیله گیرو بودند، آن دو پسر «بیریو» و «اونجو» نام داشتند. با پیدا شدن بانو یی سویا و شاهزاده «یوری»، سوسونو که موقعیت فرزندانش را در خطر دید با پسرانش و بومی های جولبون از گوگوریو به سمت جنوب سرزمین کره رفت. بعد ها پسر کوچکش اونجو با متحد کردن ملت جولبون و روسای قبایل بومی منطقه، «امپراطوری باکجه» را در جنوب برپا کرد. در این راه امپراتوریس سوسانو مهره اصلی در تأسیس باکجه بود.