باستان شناس (SKorea.ir)

تاریخ امپراطوری کره

باستان شناس (SKorea.ir)

تاریخ امپراطوری کره

مشخصات بلاگ
باستان شناس (SKorea.ir)

تاریخ امپراطوری کره...
History of Korea
한국의 역사
تمام مطالب درحال انتقال به Skorea.ir هستند.

-کلماتی که "Highlight زرد رنگ" دارند، دارای لینک مطلب هستند!

instagram: iamamir_nm

باشد که نوشته هایم بماند برای آیندگان

نویسنده

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Bongsang» ثبت شده است

امپراطور میچئون وانگ(گو ایول بول)(331–300 م)؛

پس از آن که «امپراطور بنگسانگ»، برادرش «گو دول گو» را محکوم به خودکشی نمود و خانواده وی را دستگیر کرد، پسر او «گو ایول بول» از زندان گریخت تا زندگی خود را نجات دهد، سپس به عنوان خدمتکار یک فرمانده محلی مسئول سنگ انداختن در تالابی بود که شب ها صدای قورباغه هایش، فرماندار را اذیت می کرد. گوایول بول، کمی بعد از آن جا گریخت و با یک بازرگان نمک آشنا شد، بازرگان نیز او را به عنوان مدیر گروه تجاریش منصوب نمود، با این حال نظارت بر تجارت نمک کاری دشوار بود. پس از آن که وزیران «گوگوریو» در سال 300م. به رهبری وزیر اعظم «چانگ جو ری»، علیه امپراطور بنگسانگ کودتا کرده و او را محکوم به خودکشی نمودند، شورای وزیران محل استقرار گوایول بول را یافته و نزد او رفتند. سرانجام با اصرار چانگ جو ری، گوایول بول به پایتخت گوگوریو یعنی شهر "هوان دو" آمد و با نام امپراطور «میچئون وانگ» به تخت نشست. میچئون در ابتدای حکومت خود مرزهای گوگوریو را استحکام بخشید و ارتش را قدرتمند نمود. دو سال بعد "سلسله ژین" منقرض شد و نظامیان گوگوریو مرزهای این خطه را تا لیودونگ و فرمانداریهای چین پیش بردند. در سال 302م ، میچئون فرمان حمله به "زوانتو" را صادر نمود. 11سال پس از آغاز جنگ بین گوگوریو و زوانتو، فرماندارای "لی لانگ" و سال بعد فرمانداری "دای فنگ" به تصرف گوگوریو درآمد. فتح این دو فرمانداری زمینه را برای تصرف "سئوان پیونگ" در لیودونگ نیز فراهم کرد، اما قوم «مورونگ بو» با حملات خود به لیودونگ، شادی این پیروزی را به غم بدل کردند. میچئون ناچار نامه ای به سران قبایل شیانبی نوشت و از آنان خواست با او علیه مورونگ بو متحد شوند، اما این اتحاد کاری از پیش نبرد.

در سال 314م  امپراطورمیچئون فرزند خود،« گو سایو » را به عنوان ولیعهد معرفی کرد.

در سال 319م  در جریان نبرد بین گوگوریو و مورونگ بو، «یه اِنوجا» فرمانده ارتش گوگوریو به اسارت مورونگ بو درآمد. این واقعه جنگ بین دو ملت را تشدید نمود و در حالی که مدام به مرزهای یک دیگر یورش می بردند، هیچ کدام کاری از پیش نبردند.

امپراطور میچئون وانگ در سال 331م از دنیا رفت و در «میچئون وون» دفن گردید.

 12سال بعد در دوران حکومت « امپراطور گگوگوون»، بقایای جسد او توسط مهاجمان" ایالت فورمریان از شیانبی چین" از قبر بیرون آورده و به عنوان خون‌بها نزد آن‌ها نگه داشته شد.

  • amir nm

امپراطور بنگسانگ وانگ(گوسانگ بو)(300-292 م)؛

پس از مرگ «امپراطور سئوچئون»، پسر وی از «امپراتوریس یوسو»، شاهزاده «گو سانگ بو» با نام امپراطور «بنگسانگ  وانگ» بر تخت نشست. کتاب سامگوک ساگی او را فردی متکبر و فاسد می داند. بنگسانگ، در ابتدای حکومت خود از آن روی که از قدرت گرفتن عمویش «گودال گا» می هراسید، با ساختن مدارکی جعلی علیه وی مبنی بر کودتا، گودال گا را اعدام نمود. اعدام آنگوک گان، خشم بسیاری از سران «گوگوریو» و به ویژه مردم را برافروخت. سال بعد، ارتش "شیانبی"، دشمن دیرینه گوگوریو، به رهبری «هوی مورونگ» به مرزهای گوگوریو یورش برد. بنگسانگ با شنیدن این خبر بلافاصله هوان دو، پایتخت گوگوریو را رها کرده و به کوهستان «سین سونگ» گریخت. در این زمان بود که یکی از سرداران شجاع گوگوریو به نام «گونوجا» از «سوهیونگ» به سین سونگ نزد امپراتور آمد و از او اجازه خواست با 500 نفر سواره نظام به جنگ با شیانبی برود. در جریان این نبرد، گوگوریو پیروز شد و بنگسانگ به هوان دو بازگشت. او به گونوجا، لقب «دائی یونگ» را که به معنای سردار شجاع بود اهدا کرده و وی را یکی از وزیران پنج گانه دربار نمود. با این حال اوضاع داخلی گوگوریو هنوز نابه سامان بود. چیزی از پیروزی بر شیانبی نگذشته بود که امپراطور، برادرش «گو دول گو» را از ترس خیانت به وی، محکوم به خودکشی کرد و خانواده او را نیز تحت بازداشت قرار داد. پسر گودول گو، «گوایول بول» با کمک وزیران از زندان گریخت. در بحبوحه این ناآرامی های سیاسی، هوی مورونگ بار دیگر در سال 296م. به گوگوریو لشکر کشید، اما باز هم شکست خورد. در همان سال یخبندان شدیدی، سرتاسر گوگوریو را پوشاند و باعث نابودی محصولات کشاورزی دهقانان شد، اما بنگسانگ همچنان مشغول به عیش و نوش و ساختن کاخ ها برای خودش بود و به توصیه وزیرانش و نیاز مردم توجه نکرد. سرانجام به دلیل نارضایتی های مردم از بنگسانگ، شورای وزیران به ریاست وزیر اعظم، «چانگ جو ری»، طی کودتایی "هوان دو" را فتح کردند و امپراطور و خاندان سلطنتی دستگیر شدند. به دنبال آن امپراطور بنگسانگ و دوپسرش به خودکشی محکوم شدند. جنازه بنگسانگ در "بنگسانگ وون" دفن گردید.

وزیران دربار سرانجام توانستند برادر زاده بنگسانگ ، که زمانی او را از زندان فراری داده بودند پیدا کنند و او را به عنوان «امپراطور میچئون» به سلطنت برسانند.

  • amir nm