باستان شناس (SKorea.ir)

تاریخ امپراطوری کره

باستان شناس (SKorea.ir)

تاریخ امپراطوری کره

مشخصات بلاگ
باستان شناس (SKorea.ir)

تاریخ امپراطوری کره...
History of Korea
한국의 역사
تمام مطالب درحال انتقال به Skorea.ir هستند.

-کلماتی که "Highlight زرد رنگ" دارند، دارای لینک مطلب هستند!

instagram: iamamir_nm

باشد که نوشته هایم بماند برای آیندگان

نویسنده

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Sansang» ثبت شده است

 

امپراطور دانگچئون وانگ(گو یوویگو) (248-227 م)؛

در سال 227م، «گویوویگو»، فرزند نامشروع «امپراطور سانسانگ»، با نام سلطنتی «دانگچئون وانگ» بر تخت نشست.

در دوران حکومت دانگچئون سه امپراطوری بزرگ در چین پدید آمدند.

 

این سه پادشاهی شامل؛

  • شو( به فرمانروایی «لیو بی»)
  • وو( به فرمانروایی «سون کوان»)
  • وی ( به فرمانروایی «سائو سائو»)( جالب اینجاست توی ویکی پدیا تلفظ سائو سائو رو اشتباهی نوشتند کائو کائو!)
فرمانروایی وی، سائو سائو، آدمی بسیار زیرک،  قدرت طلب، مغرور و کمی هم ظالم بود!
فرمانروایی شو، لیوبی، فردی مهربان، مردمدار، شرافتمند و کمی هم عادل!
فرمانروایی وو، سون کوان، فردی صبور، استعدادیاب والبته بسیارخوش شانس
 
در دوره سه پادشاهی آخرین امپراطور هان،« امپراطور شین» توسط «سائو پی»، فرزند سائو سائو کشته و امپراطوری هان منقرض شد.
    اگه تمایل داشتید ماجرای کامل تاریخ این سه پادشاهی رو بدونید سریال Three Kingdoms عالیه! عاشقش میشید!

      امپراطور دانگچئون تصمیم گرفت با فرمانروایی "وی" متحد شود. او در سال 234م سفیری به وی فرستاد و معاهده ای بین دو کشور امضا شد. کمی بعد در سال 236م "امپراطوری وو" سفیری به «گوگوریو» فرستاد تا با آن متحد شود، اما دانگچئون پس از مدتی زندانی نمودن سفیر، سر او را برای وو فرستاد. در سال 238م دانگچئون با حکومت وی پیمانی مبنی بر نابودی گونگ سوم یوان در " لیودونگ " امضا نمود. 4 سال بعد قوای متحد "گوگوریو-وی" توانستند «گونگ سوم یوان» را شکست داده و لیودونگ را بازپس گیرند، اما طولی نکشید که " فرمانروایی وی" به دشمن سرسخت گوگوریو تبدیل شد و یک ارتش 10 هزار نفری برای فتح "هوان دو" پایتخت جدید گوگوریو فرستاد. دانگچئون نیز به سربازان فرمان حرکت داد. حکومت وی در جریان این نبرد هوان دو را فتح کرد. دانگچئون نیز از روی ناچاری پایتخت را موقتا به "پیونگ یانگ" منتقل کرد. امپراطور دانگچئون در پیونگ یانگ، قوای نظامی گوگوریو را تقویت نمود و توانست سرزمین های از دست رفته را پس بگیرد. سپس یکی از فرماندهان بزرگ ارتش خود را که «یویو» نام داشت، برای مذاکره به مقر فرماندهی وی فرستاد. یویو از فرصت استفاده کرد و هنگامی که در حال مذاکره با فرمانده وی بود و خود را تسلیم شده نشان می داد، با شمشیر، فرمانده دشمن را کشت، خود او هم در این جریان خودکشی کرد.

      دانگچئون با باخبر شدن از فداکاری یویو دستور داد برای او بنای یادبودی بسازند. سپس قوای گوگوریو را به فرماندهی «میل یو» و «یو اوکجو» به سمت پایتخت وی حرکت داد. قوای گوگوریو در جریان این نبرد تمام سرزمین های از دست رفته را بازپس گرفت. او سپس پسرش «گو یئون بول» را به عنوان جانشین خود معرفی کرد. دانگچئون در سال 245م به «امپراطوری شیلا» لشکر کشید، اما 3 سال بعد با آن صلح کرد(کرم داشته...)


      دانگچئون در سال 248 میلادی، پس از تقریبا 22 سال حکومت در اثر بیماری در گذشت. گفته شده که قبر او در جنوب استان "پیون گان"، نزدیک "پیونگ یانگ"، واقع در "کره شمالی" می‌باشد. آمده است که دانگچئون بسیار محبوب بوده، بطوریکه تعداد زیادی از مردم در مراسم تدفین او شرکت کردند. ولیعهد یئون بول، بلافاصله پس از مرگ پدرش به سلطنت رسید و «امپراطور جونگچئون» نام گرفت.

      • amir nm

      امپراطور سانسانگ وانگ (گو یون یو) (227-197 م)؛

      پس از مرگ امپراطور «گگوکچئون» که فرزندی نداشت، هیات وزیران و شورای امپراطوری در انتخاب فرمانروا دچار تردید شد.

      عالیجناب «گو بالگی»(فرزند امپراطور «سیدائه» و برادر گگوکچئون)  که مدت ها بود مثل لاک پشت سرش را در لاکش کرده بود، اکنون با مرگ برادرش، حکومت را حق خود می دانست. از طرفی امپراطوریس «یو» همسر امپراطور گگوکچئون با جلسات مکرر با شورای امپراطوری و عالیجناب «گویون یو» برادر دیگر امپراطور فقید توانست نظر شورای امپراطوری را جلب کند تا عالیجناب گویون یو را به عنوان امپراطور جدید معرفی کند. او در کارش موفق شد و عالیجناب گویون یو با نام سلطنتی «سانسانگ وانگ» بر تخت امپراطوری «گوگوریو» نشست.

      فرزندان امپراطور سیدائه شامل؛

      • گو بالگی
      • گو نام مو (گگوکچئون)
      • گو یون یو(سانسانگ)
      • گیه سو

      امپراطور سانسانگ در ابتدای حکومتش به پاس قدردانی از تلاش های بانو یو برای حکومت وی، با او به عنوان امپراطوریس گوگوریو ازدواج کرد.

      قدرت بانو یو همچنان در دربار درحال افزایش بود. عالیجناب گوبالگی که از این انتخاب به شدت عصبانی بود، ارتشی از هواداران خود جمع کرد و به سمت پایتخت، "گانگ نائی"، حرکت کرد. امپراطور سانسانگ، برادرش «گیه سو» را برای دفع حمله گوبالگی اعزام کرد. در جریان این جنگ گوبالگی شکست خورد و خودکشی کرد. وقتی خیال سانسانگ بابت بالگی آسوده شد، قوای گوگوریو را به سمت مرزهای "امپراطوری هان" فرستاد تا آنها را بابت یاری رساندن به گوبالگی، مجازات کند.

      کتاب "سامگوک ساگی" می گوید، در یازدهمین ماه سال 208 م، امپراطور سانسانگ برای شکار از قصر بیرون رفته بود، او هنگام شکار، گراز نری را تعقیب می کرد تا اینکه به روستای "جوتونگ چون" رسید. او در آن جا با زنی روستایی ملاقات کرد و روز را با او گذراند. وقتی بانو یو از این موضوع مطلع گشت، افرادی را برای کشتن آن زن فرستاد، اما آن زن روستایی که از امپراطور باردار شده بود، به عنوان بانوی دوم به قصر آمد و ازآنجا که بانو یو فرزندی نداشت، پسر آن زن ولیعهد گوگوریو شد.

      آن پسر در سال 213 م ولیعهد شد و بعداً « امپراطور دانگچئون» گردید.

      سانسانگ در سال 209م پایتخت را از "گانگ نائی"، به "جاین" منتقل نمود.

      در سال 217م، امپراطور به جمع کثیری از پناهندگان "لیودونگ" پناه داد. امپراطور سانسانگ در سال 227م از دنیا رفت و در "سانسانگ نئونگ" دفن شد.

      فرمانداری لیودونگ در آن زمان ها به تصرف امپراطوری هان در آمده بود!

      • amir nm